بچه که بودم به مامانم میگفتم چاییمو بدون چای صاف کن بریزه و بعد قاشق کوچولو رو برمیداشتم چایی رو هم میزدم و بعد تند تند دنبال تفالههاش میکردم و دونه دونه میگرفتمشون :D یادش بخیر اونموقعها یه خرافاتی بود میگفتن چوب چای تو چایی ت باشه مهمون میاد اگه از وسط بشکنیش نمیاد منم با یه حرصی نصفشون میکردم و تیکه و تیکه شون میکردم و پرتشون میکردم تو سطل آشغال که اصلا دیدنی :D
تصمیماتم دو روزه ست آخه بازدید : 350
سه شنبه 8 ارديبهشت 1399 زمان : 16:37